انواع هنرچراعکس های سیاه و سفید با ما حرف می زنند؟ در طبیعت، رنگها باعث ایجاد جذابیت هستند و توجه ما را به خود جلب می کنند. با این وجود، عکس های سیاه و سفید، حتی بدون رنگ هم نقطه اتکای این هنر هستند و نمونه های قدرتمندی از روحیه هنری می باشند.
عکاسی سیاه و سفید یا رنگی؟
هنگامی که صحبت از عکاسی سیاه و سفید به میان می آید، عقاید متفاوتی مطرح می شود. برخی از عکاسان این سبک را دوست دارند، و منحصرا” عکاسی سیاه و سفید می کنند، در حالی که عکاسان دیگر آشکارا از این ایده اجتناب کرده و فقط بصورت رنگی عکاسی می کنند. در این میان اکثریت جمعیت عکاسان کسانی هستند که در جایی بین قطب های عشق و نفرت قرار دارند.خوشبختانه، عصر عکاسی دیجیتال به عکاسان اجازه می دهد تا پس از ثبت عکس تصمیم بگیرند که آیا عکس های رنگی ما را خوشحال تر می کنند یا عکس های سیاه و سفید.
با این وجود، این سهولت در تبدیل عکس می تواند به مشکل تبدیل شود چون در حقیقت تبدیل عکس از رنگی به سیاه و سفید بسیار آسان خواهد بود، و این می تواند باعث مردد شدن در انتخاب روش بهتر شود. در حالی که یقینا فرمول خاصی برای تعیین بهترین انتخاب جهت تبدیل عکس شما وجود ندارد؛ اما رهنمودهایی وجود دارد که شما می توانید با دنبال کردن آنها آسان تر به نتیجه برسید.
در اینجا به ۴ نکته اشاره می کنیم که به شما کمک می کند تصمیم بگیرید یک عکس در حالت رنگی جذاب تر است یا سیاه و سفید.
رنگی یا سیاه و سفید؟
-
آیا رنگ تاثیر چشم گیری بر تصویر می گذارد؟
به نظر قضاوتی ساده می آید، اما همیشه اینطور نیست. رنگ می تواند عنصری ناپایدار باشد، و همچنین می تواند بطور ناخواسته از توجه مخاطب به عکس، بکاهد یا بر دقت اش بیفزاید.
از خود سوال کنید، «آیا این عکس عمدتا به رنگ وابسته است یا اینکه عناصر جذاب دیگری نیز وجود دارد که بتوان بر آن تاکید کرد؟» مثلا نگاه کردن به یک رنگین کمان بی رنگ چقدر زیبا به نظر می رسد؟ این بدان معنی نیست که همه ی اشیاء و صحنه های رنگی مثل سیاه و سفید خوب نیستند، بلکه به عنوان یک قانون کلی اغلب سوژه های رنگی باید همانطور «رنگی» باقی بمانند.
این عکس در حالت رنگی واقعا چیز جذابی نداشت، بنابراین از نور پس زمینه شدیدی استفاده کردم تا کنتراست زیادی با سوژه ایجاد شود.
رنگ در عکس اصلی، هیچ کمکی به آن نمی کرد، بنابراین تصمیم گرفتم آن را تبدیل به سیاه و سفید کنم تا طرح موجود در آن برجسته تر به نظر آید.
برعکس این امر نیز صحیح به نظر می رسد. هنگامی که تصویری ملایم و رنگهایی آرام دارید، این عکس معمولا در حالت سیاه و سفید بهتر خواهد بود و این ما را به نکته شماره ۲ می رساند.
۲٫ آیا نور یا کنتراست جالبی وجود دارد؟
در اینجاست که عکاسان تازه کار تا حدودی با مشکل روبرو می شوند چون مشاهده ی نور و کنتراست خوب، معمولا نیازمند مقداری پیش-تجسم است. نگران نباشید! تقویت دید در عکاسی، باعث پیشرفت می گردد. هرچقدر خود را وادار کنید که به گذشته نگاه کنید و آنچه مشهود است ببینید، بیشتر یاد می گیرید که بصورت سیاه و سفید عکاسی کنید.
هنگامی که رنگ را از یک معادله عکاسی حذف می کنید، تنها تفاوت در سایه روشن برای شما باقی می ماند. این تفاوتها در حقیقت چیزی است که عکسهای سیاه و سفید خوبی می سازد، و تفاوت در روشنی و سایه برای تصویر، کنتراست به ارمغان می آورد. بنابراین هنگامی که می بینید یک صحنه یا سوژه مفروض این فرصت را مهیا می کند تا از کنتراست قوی و سایه روشنی منحصربه فرد استفاده کنید، شانس خوبی است که سیاه و سفید را امتحان کنید. به عکس این برگ از یک گیاه آپارتمانی نگاه کنید.
Pin It
عکاسی سیاه و سفید یا رنگی؟
من از یک فلاش در پشت برگ استفاده کردم تا کنتراست را به خوبی بیرون و به سمت داخل بکشم. بطور معمول، این جزئیات ممکن است مورد توجه نباشند، و روش سیاه و سفید در حقیقت حضور نور را تعریف می کند.
عکاس بزرگ آنسل آدامز گفت که او: « می تواند در عکس های سیاه و سفید خوبی، تنها با استفاده از نور، سایه و ظرافت در بافت حتی حس رنگ را به عکس های سیاه و سفید القا کند، تا کیفیت یک عکس را نشان دهد. » آخرین مورد مورد نظر، یعنی بافت، نظر ما را به نکته شماره ۳ جلب می کند.
۳٫ آیا در عکس بافت جالبی می توان یافت؟
وقتی به بافت فکر می کنیم، می توانیم آن را به سادگی اینطور توصیف کنیم: وقتی چیزی را از طریق حس لامسه بررسی می کنیم، از نظر فیزیکی چه حسی ایجاد میکند. با این حال، بیان مسأله بافت در عکاسی، مقداری سخت است. بافت در یک عکس، باید با چشمان ما درک شود و سپس می توانیم تشخیص دهیم که آیا این بافت نرم، خشن، یا زمخت است. تبدیل یک حس ملموس به یک عکس ملموس به تمرین و چشمی آموزش دیده نیاز دارد، و این موقعیتی است که عکاسی سیاه و سفید می تواند بهترین انتخاب باشد.
مثال هایی از بافت که می تواند بهترین انتخاب برای عکاسی سیاه و سفید باشد عبارتند از؛ چوب، فلزات و سنگ، حتی گیاهان و پوست انسانها. نور هدایت شده (نوری که از عمدتا از یک منبع و از کنار بتابد) به تاکید بر بافت کمک می کند.
آخرین نکته، از ویژگی های فیزیکی یک عکس فراتر می رود و بر احساساتی که از طریق عکس انتقال می دهیم متمرکز می شود. و اینجاست که عکس سیاه و سفید می تواند به خوبی بدرخشد.
۴٫ قصد دارید چه حسی در عکس ایجاد کنید؟
آیا تا به حال به عکسی نگاه کرده اید که بلافاصله شما را به این فکر وادارد که احساس عکاس چه بوده است؟ به این حالت اغلب به عنوان حس عکس اشاره می شود. می تواند صحنه ی یک خیابان متروک بارانی باشد یا تصویر یک غروب گرم و خوشایند. در هر حال، استفاده از عکس سیاه و سفید روش خوبی برای انتقال حس در عکاسی شما است. مسلما حالت سیاه و سفید، اغلب حسی تاریک، غم انگیز، محزون و دلگیر به عکس القا می کند، اما این بدان معنا نیست که این حالت مناسب عکسهای شاداب تر نیست.
برخی از عکسهای مناظر خود را به سیاه و سفید تبدیل کنید تا ببینید که چگونه حس عکس تغییر خواهد کرد. همچنین پرتره های سیاه و سفید را امتحان کنید که در این صورت شخصیت عکس شما متفکر تر به نظر خواهد رسید.
این عکس از یک روز گرم در بوستون دامنه نوری بسیار متفاوتی داشته است، و همچنین دامنه رنگ متنوع مخصوصا در قسمت آسمتن. با این وجود، من حالت سیاه و سفید را انتخاب کردم چون حس بهتری به من القا می کرد و با آنچه در ذهنم تصور می کردم مناسبت بیشتری داشت.
برترین رمانهای سال ۲۰۱۷ 
